حسرت


   خداوند پرسید میخوری یا میبری ومن گفتم میخورم.


        چه میدانستم لذت هارو میبرند وحسرت هارو میخورند...


نظرات 3 + ارسال نظر
Zhinoos.Blue جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:39 http://kooleh-poshti.blogsky.com

حالم گرفته از این شهرکه . که آدمهایش همچون هوایش ناپایدارن ...
گاه آنقدر پاک که باورت نمی شود ...
گاه آنچنان آلوده که نفست میگیرد !!

**********

سلام سلام... خوبم

۱- قالب گشنگی دارید.. میام تو وبت، این جوری میشم:
۲- از اون پست (به مشکل بگو خدای بزرگی دارم) خیلی خوشم اومد
3- موفق باشید

زیبابود

ازاین که قابل دونستین متشکرم
منم خیلی این جمله رودوست دارم وقتی به یادش میوفتم حالموعوض میکنه پستای شما هم قشنگن دختربانشاطی هستین ارزومیکنم که همشیه اینطوری بمونین

باتشکر

الناز جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:58 http://elel.blogsky.com

من هم بی آنکه بدانم... حسرت خوردم...

رسم دنیاس دیگه ممنون که سرزدین

الــــــــی سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:00 http://goodlady.blogsky.com

خدا گفت میبری یا میخوری؟
گفتم میبرم
نمیدونستم دردها را میبرم و غصه ها را میخورم

کلا گویا قراره ناله کنیم ها!
خدا هر جوری میگفن و من هر جوری جواب میدادم آخر سر باید مخاطب این متن برام غصه بخوره نه؟؟؟؟

خدا گفت میخوری یا میبری؟
گفتم تو خودت دلت چی میخواد؟
گفت نچ! تو دلت چی میخواد؟
گفتم هر چی تو بخوای
گفت پس باید بخوری گفتم باشه!
خوردم خوشمزه بود،توی گلو گیر میکردها! شددددددددددددید اما خوشمزه بود
گفت باید ببری
گفتم باشه
بردم
سخت بود اما کیف میداد
حالا من موندم و یه عالمه درد شیرینی و شکلات خوشمزه که با درد خوردم و با درد بردم ولی شیرینه
همه ش
همینـــــــــــــ

سلام خیلی قشنگ بود ولی خیلی هم مبهم بود چرا رسم دنیا شده نالیدن چرا نباید خوش باشیم مگه ماچی کم داریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد